×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

تازه ها

امروز : دوشنبه, ۱ دی , ۱۴۰۴  .::.   برابر با : Monday, 22 December , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 6 خبر
در دل کولاک، برای جان مردم؛ روایت یک راهدار قزوینی از شب‌های بی‌خواب جاده

به گزارش کافه خبر قزوین؛وقتی بیشتر مردم در روزهای سرد زمستان به‌دنبال پناهی امن هستند، عده‌ای لباس کار می‌پوشند و دل به جاده می‌زنند. صدای باد، برف سنگین، نور چراغ ماشین‌آلات و جاده‌ای که باید باز بماند؛ این‌ها بخشی از زندگی راهدارانی است که بی‌ادعا، حافظ جان مسافران‌اند.

رامین امین‌زاده، متولد سال ۱۳۶۲ و دارای ۱۲ سال سابقه خدمت در راهداری استان قزوین، یکی از همان مردان جاده است؛ کسی که جاده برایش فقط مسیر رفت‌وآمد نیست، بلکه میدان مسئولیت، خطر و خدمت است.

چه چیزی باعث شد شغل سخت راهداری را انتخاب کنید؟
از همان ابتدا به‌دنبال کاری بودم که فقط پشت میز خلاصه نشود و نتیجه‌اش را بتوانم در زندگی واقعی مردم ببینم. راهداری برای من یعنی بودن در لحظه‌هایی که شاید فرد دیگری نباشد؛ زمانی که شرایط سخت می‌شود، هوا نامساعد است و امنیت جاده‌ها مستقیماً با جان انسان‌ها گره می‌خورد. حس اینکه حضور من می‌تواند مسیر یک سفر را امن کند، دلیل اصلی‌ام برای انتخاب این شغل بود.

اولین شیفت زمستانی که تجربه کردید را به یاد دارید؟
بله، کاملاً. اولین شیفت کاری‌ام در اداره مدیریت راه‌های استان بود و بعد از انتقال به راهداری الموت، تازه معنای واقعی کار را لمس کردم؛ برف سنگین، دید کم، سرمای استخوان‌سوز، هم هیجان داشتم و هم نگرانی اما لحظه‌ای که جاده باز شد و خودروها یکی‌یکی عبور کردند، احساس کردم تمام خستگی و ترس هایم، ارزشش را داشت.

سخت‌ترین لحظه‌ای که در جاده تجربه کرده‌اید چه بوده است؟
گیر افتادن چند خودرو در کولاک شبانه؛ کودک و سالمند داخل ماشین‌ها بودند و شرایط هر لحظه خطرناک‌تر می‌شد. در آن لحظه، زمان معنا ندارد؛ فقط جان انسان‌ها مهم است. با حفظ آرامش، تقسیم وظایف و کار تیمی جلو رفتیم، وقتی همه افراد سالم از آن شرایط خارج شدند، فهمیدم راهداری فقط یک شغل نیست، یک مسئولیت انسانی است.

یک روز کاری شما چگونه آغاز می‌شود؟
در زمستان، روز کاری ساعت مشخصی ندارد. گاهی از ۵ صبح و گاهی نیمه‌شب، با صدای تلفن یا اعلام وضعیت هوا آغاز می‌شود. بررسی پیش‌بینی‌ها، آماده‌سازی ماشین‌آلات، نمک‌پاشی، برف‌روبی و گشت‌زنی مداوم بخشی از کار روزانه ماست. گاهی حتی فرصت فکر کردن به خستگی هم وجود ندارد.

هنگام برف‌روبی یا بازگشایی جاده‌ها چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد؟
این فکر که اگر من خسته شوم یا کوتاهی کنم، شاید خانواده‌ای در جاده گرفتار شود یا سفری به مقصد نرسد. همین حس مسئولیت، بزرگ‌ترین انگیزه من است؛ انگیزه‌ای که اجازه نمی‌دهد در سخت‌ترین شرایط دست از کار بکشم.

مردم معمولاً چه چیزی از سختی‌های کار شما نمی‌دانند؟
بسیاری تصور می‌کنند راهداری فقط مربوط به زمستان است، در حالی‌که در تمام فصول سال وظایف سنگین و مستمری داریم؛ از زیرسازی و ایمن‌سازی راه‌ها تا حفاظت از حریم جاده. در شرایطی که همه به‌دنبال پناه هستند، ما باید وارد خطر شویم؛ با سرما، سیل، کم‌خوابی و فشار روحی بالا.

آیا پیش آمده حضور شما جان راننده‌ای را نجات دهد؟
بله، بارها، لز کمک به مصدومان تصادف گرفته تا نجات افراد گرفتار در برف و اسکان مسافرانی که در کولاک در راهدارخانه‌ها مانده بودند. این لحظه‌ها هرچقدر سخت‌اند، اما به انسان یادآوری می‌کنند که چرا این شغل ارزشمند است.

در فصل زمستان، اصلی‌ترین دغدغه شما و همکارانتان چیست؟
عدم استفاده از زنجیرچرخ، سرعت غیرمجاز و بی‌توجهی برخی رانندگان به هشدارهای هواشناسی. خیلی وقت‌ها شرایط جاده قابل مدیریت است، اما یک تصمیم نادرست می‌تواند همه چیز را به خطر بیندازد.

توصیه‌ای که همیشه دوست دارید رانندگان به یاد داشته باشند چیست؟
قبل از شروع سفر، وضعیت جاده را از سامانه ۱۴۱ استعلام کنند و از سلامت خودرو مطمئن شوند. توجه به همین چند نکته می‌تواند جان خودشان و دیگران را نجات دهد.

پشت صحنه خدمت در راهداری را چگونه توصیف می‌کنید؟

لباس‌های خیس از برف، دست‌های یخ‌زده، صدای باد در تاریکی شب، نور چراغ ماشین‌آلات و آدم‌هایی که بی‌سر و صدا، بدون دیده شدن، راه را برای دیگران امن نگه می‌دارند.

پیام پایانی
برای همکارانم سلامتی، آرامش و بازگشت سالم به خانه آرزو می‌کنم و برای کاربران جاده‌ای، سفری ایمن و بدون حادثه. پشت هر جاده باز، تلاش انسان‌هایی است که دلشان با حفظ جان مردم گره خورده است.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.