- نویسنده : ناهید هدایتی
- 02 نوامبر 2020
- کد خبر 3811
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
آلبر کامو، نویسنده و اندیشمندی فرانسوی بود که در عمر کوتاهش رمان، داستان، نمایشنامه و مقاله های بی بدیلی و پراهمیتی را به رشته تحریر درآورد و در ۴۴ سالگی موفق شد، پس از انتشار رمان سقوط در ۱۹۵۶ میلادی جایزه نوبل ادبیات را برای آثار و زندگی هنری خود دریافت کند، این اثر، کوتاهترین رمان نویسنده است و توانایی نویسنده در نوشتن داستان کوتاه اما پرمحتوا را نشان میدهد. سقوط، روایت مختصر مفاهیم و معانی زندگی است که از شهر آمستردام شروع میشود. رمان سقوط به بیش از ۱۰ زبان دنیا ترجمه شد و حدود پنج ترجمه هم به زبان فارسی دارد. ژان پل سارتر رمان نویس و منتقد فرانسوی درباره این اثر گفته است: سقوط زیباترین و درک نشدهترین اثر کامو است.
اشارت آلبرکامو به ویژگی جوامعی که آماده پذیرش طاعون هستند
همچنین کامو در همان نخستین صفحههای رمان، ویژگی جوامعی را که آماده پذیرش طاعون هستند، بیان میکند: راه ساده برای آشنایی با یک شهر (جامعه) این است که انسان بداند مردم آن چگونه کار می کنند، چگونه عشق می ورزند و چگونه می میرند… مردم شهر اُران، زیاد کار میکنند، اما پیوسته برای پولدار شدن… مخصوصا به تجارت علاقمندند و به قول خودشان داد و ستد را بر همه چیز مقدم می دارند… مردان و زنان با آنچه عمل عشق خوانده می شود، همدیگر را به سرعت می بلعند یا تسلیم انس طولانی دوجانبهای می شوند… در میان این ۲ افراطکاری، اغلب حد واسطی وجود ندارد و این هم بیسابقه نیست. در اُران مانند جوامع دیگر، براثر فقدان دقت و تفکر، انسان ناگزیر است، ندانسته دوست بدارد. در جوامع اینچنینی، طاعون همه قدرت عشق و حتی دوستی را از انسانها سلب میکند: زیرا عشق تا حدی به آینده احتیاج دارد، اما برای مردمان طاعونزده آیندهای وجود ندارد؛ آنان فقط با لحظهها زندهاند.
کتاب رفته رفته تغییرات رفتار و احساسات و حرکت و عصیانی اجتماعی را در مقابل طاعون به تصویر میکشد.
طرح داستان
رمان طاعون نوشته آلبر کامو به ماجرای همهگیری این بیماری دراران الجزایر و تعطیلی شهر میپردازد. بیماری در طی ماهها جان بسیاری را میگیرد؛ از هر ده نفر ساکنان شهر یکی میمیرد (همان گونه که واقعا در قرن نوزدهم در اران رخ داد.
در آغاز مقامات محلی تمایلی ندارند که نشانههای اولیه طاعون یعنی موش های در حال مرگ در خیابانها را تایید کنند. ستوننویسی در روزنامهای محلی مینویسد: ” آیا مقامات شهر میدانند که اجساد در حال پوسیدگی موشها خطری مهلک برای سلامتی مردم شهر به شمار میآیند؟” راوی داستان دکتر برنار ریو
فداکاری و شجاعت نیروهای بهداشت و درمان را در این دوران به یاد میآورد: “نمیدانم برایم چه پیش خواهد آمد، یا هنگامی که همه این ماجراها به پایان رسید چه رخ خواهد داد. در این لحظه تنها چیزی که میدانم این است؛ مردم بیمارند و به درمان نیاز دارند.” در پایان نجاتیافتگان از طاعون درسی میآموزند؛ ” آنها اکنون میدانستند تنها چیزی که همیشه میتوان مشتاقش بود و گاهی نیز به آن رسید، عشق به انسان است.
موضوع داستان
هیچ انگاری که مشابه نیهلیسم است و در آن شخص میکوشد معنایی برای زندگی بیابد، بدون اینکه حاصلی برای کوشش بیابد.
چکیده ای کوتاه از کتاب
او ظاهرا با این اندیشه که زیاد هم ابلهانه نیست زندگی میکند که وقتی کسی دستخوش یک بیماری بزرگ و یا دلهره عمیق باشد، از بیماریها و دلهرههای دیگر معاف است. به من گفت: «توجه کردهاید که نمیتوان بیماریهای مختلف را در خود جمع کرد؟ فرض کنید که شما یک بیماری سخت و یا علاج ناپذیر مانند سرطان جدی و یا سل حسابی داشته باشید، هرگز دچار طاعون و یا تیفوس نخواهید شد. غیرممکن است. حتی مساله از این حد هم فراتر میرود، زیرا شما هرگز ندیدهاید که یک سرطانی در حادثه اتومبیل بمیرد.» این عقیده، چه درست باشد و جه نادرست، کتار را همیشه سرحال نگه میدارد. (کتاب طاعون – صفحه ۲۲۷)
و جمله ای کوتاه از کتاب
قصد مردن ندارم و مبارزه خواهم کرد. اما اگر بازی را باخته باشم میخواهم که خوب تمام کنم.
ترجمه رمان طاعون در ایران
نام آلبر کامو برای اهل کتاب ایرانی بیگانه نیست و ترجمه های بسیاری از آثار وی صورت گرفته، برای نمونه در ایران از رمان طاعون، پنج ترجمه به وسیله رضا سید حسینی، عنایتالله شکیباپور، پرویز شهدی، علی صدوقی و اقدس یغمایی انجام شده است.
این کتاب را بخوانید به دلیل اینکه……
این کتاب، داستان ایستادگی قهرمانان اساسی کتاب در مقابل مرگ است، وی در سراسر داستانهایش مرگ، مسایل پیچیده فلسفی و بیهدف زندگی را به تصویر کشیده است در واقع کامو در رمان طاعون مشکلات وجدان بشر امروزی را بررسی و انسان را با مفهوم مرگ آشنا کرد. او براین باور بود که انسان قادر است به پوچی و هیچ بودن زندگی خود پایان ببخشد. او این مفاهیم سخت و پیچیده را در قالب داستانهای خواندنی روایت کرد و مفهوم پوچی را در ادبیات شرح داد. کامو در این اثر، داستان دلواپسیها، اضطرابها، فداکاریها و بیغیرتیهای مردم شهر طاعونزده را به تصویر میکشد.