- نویسنده : ناهید هدایتی
- 29 آوریل 2023
- کد خبر 11599
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /

به گزارش کافه خبر قزوین؛امید مافی-مدیرمسئول هفته نامه نگاه قزوین در این باره می نویسد: برنده طلای المپیک سیدنی، بیست و سه سال پس از فتح دایره طلایی حالا در قامت سکاندار فدراسیون کشتی گویی نخواسته و نمی تواند در اتمسفری آکنده از آرامش و دور از تشنج کارها را پیش ببرد.
در حالیه که بازوانِ گوش شکسته چهل و پنج ساله پنهان شده اند و او بر سریر صدارت تکیه زده، انتظار این است از عرصاتِ مشوش بیرون بیاید و در هر وضعیت تب آلودی در جلد مدیران مذبذب فرو نرود.
مردی که دم از فضایل غلامرضا تختی و عبداله موحد و امامعلی حبیبی می زند و قلندران کشتی را ستایش می کند، در میدان عمل به گونه ای دیگر می اندیشد و از کران تا به کران در اقیانوس احساس غرقه می شود تا دورتر از لوکیشن های احساسی انگشت حیرت به دهان بگیریم.
برخورد تند و عجیب ناخدای کشتی با یک خبرنگار در مجمع انتخابات کشتی مازندران اتفاقی نیست که این استاد دانشکده مدیریت به لطف دوستان خبرنگارش بتواند در جهت لاپوشانی آن گام بردارد.
برخورد چکشی و دور از اخلاق همراه با واژه های دلخواه و عتاب و خطاب دیگرانی که قطعا در جبهه مقابل دبیر جای نگرفته اند، قهرمانی که در آتن خاک و ناچار به خداحافظی با دوبنده سرخ خویش شد را در اتمسفری دیگر در آستانه خاک شدن قرار داده است. چه اینکه او اگر نتواند از گردابی چنین هایل جان سالم به در کند و فرو نچکد، روی پل به بارانداز شدن محتوم تن خواهد داد و اسیر بازی های پیچیده سیاسی خواهد شد.
نسیان درد وحشتناکی است و کسانی که از اتفاقات گذشته درس نگیرند به حتم در افق های پیش رو دچار فرسایش شده و با قیقاجی عجیب به انتهای دره ناکامی سقوط خواهند کرد.
حادثه ساری که در پلک بهم زدنی در فضای مجازی وایرال شد، شاید آخرین اولتیماتوم به مردی باشد که به نظر می رسد وقتی عنان از کف می دهد،قدرت کنترل خشم خود را نخواهد داشت و در جاده های لغزنده گیر می کند.
دبیر که همه مدال هایش را به موزه آستان قدس رضوی اهدا کرده برای ماندن در جمع کثیر توده و فاصله گرفتن از ژاژخواهان باید های و هوی حاکم بر فضای مدیریتی را نادیده بگیرد تا گّرد حسرت بر دفترش باقی نماند و در گذر زمان به مدیری سوخته بدل نگردد.
راستی که روزگار چه ها که با شکسته خوابان محبوب نمی کند. روزگار بی رحم که فارغ از باور کور و کر برخی به وقت لزوم نامداران را از اصل و اسب به زمین خواهد زد و پاسخی مناسب به تشویش های فراوان نخواهد داد.
حالا این گوی و این میدان آقای دبیر. عصبیت و دندان خشم را به منتقدان نشان دادن و دوری از انعطاف تاکنون فرجام خوبی برای قهرمانان ما نداشته است. در چنین شرایطی دوست نداریم چشم به سوگ مدیران جوان و آینده دار، تّر کنیم و به خاک افتادن رییس و دبیر و هر شخصیت دیگری که بی هراس به سمت دره سقوط پیش می رود را به تماشا بنشینیم و دم نزنیم..
علیرضا دبیر بار دیگر نشان داد نه چغر بد بدن ؛ که متاسفانه لُمپن بد دهن هم هست. وقتی یک کوتوله فکری به قدرت برسد، دقیقا همین میشود که می بینید. قداره کشی را با قانون گذاری اشتباه میگیرد. به عبارت بسیار ساده تر ادب مرد که کم از قدرتش باشد، غُد بازی سر باز میکند. آن که به قدرت خود غره و مسرور شود، قدرت مندی را در تحکم و دستور معنا میکند.
نمایش نمازش را که به یاد دارید، حالا تاثیر آن تزویر را به وضوح دارید می ببینید. کسی که پرستش خدا را در یک جمع رسمی چنین متزورانه به نمایش میگذارد از آن طرف پرسش خلق خدا را با خشم و عتاب جواب می دهد. و این چیزی نیست جز مصداق این ضرب المثل بسیار معروف که: گدا چون معتبر شود، حتما از خدا بی خبر شود !!!