- نویسنده : ناهید هدایتی
- 21 دسامبر 2020
- کد خبر 5086
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
به گزارش کافه خبر قزوین،شکوه کرمانشاهی مدیر انجمن “توسعه حیات شهر ” در یادداشتی که در اختیار کافه خبر قرار داده است می نویسد: روزهای اخر پاییز است. باران پاییزی همواره از دلخوشیهای باغداران بوده است. طومار آب، دستنوشته حمداله مستوفی، از ۱۶ دیماه شروع میشود و پیش از این تاریخ، اگر باران آنقدر باشد که در رودخانه ها جاری شود، هبهای آسمانی است. اما آیا باران به باغستان خواهد رسید؟
باغستان سنتی و کهن قزوین، که به وسعت ۲۷۸۰ هکتار در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است، در شرق، جنوب و غرب قزوین، شهر را در آغوش حمایت خود گرفته است. باغستان که تا چند دهه پیش، دورتادور قزوین را فرا گرفته بود، تجلی هوش و فرهنگ مردمان این سرزمین است و سیستمی کاملا مهندسی را طی بیش از هزار سال در خود حفظ کرده است. این مهندسی در شیوهی مدیریت سیلابهای فصلی وآبخوانداری، در شیوه مدیریت منابع مشترک و مدیریت نیروهای انسانی و در شیوه تعامل با شهر و بازار شهر، تدوین شده و ظهور یافته است. همین سیستم مهندسی، باغستان را طی بیش از یک هزاره، زنده و بارور نگه داشته است.
اینگونه پایداری، تنها از طریق درک متقابل دو همسایهی دیرین یعنی شهر و باغستان، قوام و دوام یافته است. باغستان از شهر در برابر سیل, کم آبی، بادهای برخاسته از شورهزار، گرما و سرمای شدید محافظت می کرده است و شهر هم در مقابل با فهم جایگاه باغستان، به منابع ان از جمله حقابه آن، حریم ان، محصولات و امنیت ان احترام میگذاشته است.
این دقیقا همان چیزی است که طی دهههای اخیر بر هم ریخته است و این تفاهم و قرارداد نانوشته، یک طرفه، از سوی شهر، نقض شده است.
مهمترین چالش باغستان،بر هم ریختگی مدیریت بومی در باغستان توسط نهادهای شهری است
حقابه باغستان به این دلیل که شهر، جایگاه حیاتی باغستان در بقای خود را فراموش کرده یا نادیده میگیرد، مورد تعدی واقع می شود. توسعه بالادست و ساخت جاده و استخر تفریحی بر حریم و بستر رودخانه ارنجک ( باراجین), از جمله نمونههای این تعدی است. ارنجک که این سالها غریب و بیپناه، مورد تاخت و تاز توسعه کوتاهبین و لجامگسیخته شهری قرار گرفته است.اگر باران به باغستان برسد.
احداث کمربند شرق بر بستر رودخانه، طرح استخر تفریحی، توسعه بیپروا و بدون تعریف منابع آبی در منطقه بوستان باراجین ، ویلاسازی های بالادست، دست باغستان تاریخی، زیبا و حیاتی شهر را از آب کوتاهتر می کند.
بارگزاری بیش از ظرفیت بر منابع شهر، و توسعه راهها در دل باغستان از جمله دیگر موارد آسیبزا برای باغستان بوده است. در این میان بهسازی نسیم شمال یکی از بزرگترین اشتباهات شورا و شهرداری طی سالهای اخیر بوده است.
اما بالاتر از موارد ذکر شده، مهمترین چالش، بر هم ریختگی مدیریت بومی در باغستان توسط نهادهای شهری است.
مداخله یک مدیریت ناهماهنگ پانزده ساله بر موجودیت یکپارچه ای که بر پایه بیش از هزار سال پیشینه و تجربه استوار است و بویژه کنار زدن این سیستم بومی بزرگترین آسیب به باغستان بوده است.
مهمترین اقدامی که باید برای رفع مشکلات و سامان یافتن مجدد امور باغستان انجام پذیرد، سامان یافتن مجدد تشکل باغداران است تا این مجموعهی خبره در محوریت مدیریت قرار بگیرند و سازمانهای دولتی، به صورت منسجم و نه تکه پاره، به نقش تسهیلگری خود بازگردند،در چنین شرایطی باغستان از حقابه خود در کنار سایر حقوق و حمایتهای لازم، صیانت خواهد کرد.