به گزارش کافه خبر قزوین،بیدا میرحسینی فعال اجتماعی استان قزوین در یادداشتی که در اختیار کافه خبر قزوین قرار داده است مینویسد:جامعه مدنی پویا، بدون شکل‌گیری پدیده اجتماعی بسیار مهم به نام شهروندی امکان پذیر نبوده و نیست.

بسطِ شهروندی، نمایانگر سیستم حکمرانی مدرن، زنده و تحول‌خواه است و نشانگر سهیم بودن تمامی مردم در تعهدات، حقوق و مسوولیت در تمامی سطوح. “در ادبیات گسترده نظریه‌های شهروندی، هسته مشترک تعاریف ارائه شده از شهروندی به شرح زیر است: ۱٫نوعی پایگاه و نقش اجتماعی مدرن برای تمامی اعضای جامعه ۲٫مجموعه به هم پیوسته‌ای از وظایف، حقوق، تکالیف و مسئولیت‌ها و تعهدات اجتماعی، سیاسی، حقوقی، اقتصادی و فرهنگی همگانی برابر و یکسان ۳٫احساس تعلق به عضویت اجتماعی مدرن برای مشارکت جدی و فعالانه در جامعه و حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ۴٫ برخورداری عادلانه و منصفانه تمامی اعضای جامعه از مزایا، منابع و امتیازات اجتماعی، اقتصادی سیاسی، حقوقی و فرهنگی فارغ از تعلق طبقاتی، نژادی، مذهبی و قومی”(توسلی.نجاتی حسینی،۳۲:۱۳۸۲) آنچه که در بالا ذکر گردید، بیانگر مشارکت و همراه بودن تمامی سطوح و طبقات جامعه شهری در کلیت حیات شهر می‌باشد‌.

و هم پیوندی با گفتمان اجتماعی و عمومی آن پیدا می‌کند و این یعنی شهروندی به معنای ادراک و فهم زندگی روزمره، نیازها، خواسته‌های گروه‌های اجتماعی مختلف و آمیختگی حقوق و وظایف و یعنی رسیدن به سطحی از درایت و احساس مسوولیت، یعنی آنچه که در حیات شهر، معنا و مفهوم خاص دارد و کارویژه خود را یدک می‌کشد و نیز در حافظه جمعی مردمان جا گرفته است و باعث هویت و احساس تعلق افراد نسبت به هم و حیات اجتماعیشان می‌گردد، فاخر و ارزشمند است و تغییر در تک تک این عناصر نیازمند مطالعات، گفت و گوها و درک واقعی وجودی آنها، دوری گزینی از نگاه مهندسی و فن سالارانه صرف و نیز سودجویانه و البته نگاه نسلی داشتن و نه کوتاه مدت به تمامی جلوه‌ها و عناصر شهر می‌باشد.

 به باور من فهم حوزه عمومی زندگی اگر چه نیازمند دانش تخصصی در این زمینه است، اما ایجاد، گسترش و یا حفظ یکپارچگی و حیات با کیفیت شهرها در عین فهم تکثرها و تفاوت‌ها در آن، بر عهده تمامی شهروندان است.

روشن‌تر بیان کنم که درک هم بودگی، هم سرنوشتی و احساس مسوولیت؛ نیازمند اندیشه حرفه‌ای نیست و بی پیرایه‌تر بیان نمایم که اگر هم کدام از ما شهروندان به مسئولیت اجتماعی خود فکر و واقف گردیم، آنجا که خانه‌ها و محله‌های تاریخی، مساجد، آب انبارها، سراها، حمام‌ها و … بر اثر تفوق اندیشه سودمحورانه و نیز نگاه فن‌سالارانه مورد غفلت قرار می‌گیرند، تخریب و یا حتی مرمت غیرحرفه‌ای می‌گردند، پرسشگرانه و دلسوزانه تلاش خواهیم کرد.

این اقدامات غیر حرفه‌ای و سودجویانه اتفاق نیافتد و آنجا که مجوز صنایع ناهمگون با زیست بوم شهر و استان داده می‌شود و یا تنها با دادن مبالغی به هر عنوان، اجازه داده می‌شود در جوار قدیمی‌ترین دروازه‌ها و اماکن تاریخی شهر مجوز ساخت و ساز صادر گردد و پیکره آنها را به لرزه در اوریم و یا آنجا که برخی مدیران فعلی، نظاره‌گر خطاها هستند و به دلیل حفظ حاشیه امن خود، مسئولیت هر تصمیمی را به افراد بیش از خود حواله می‌کنند و این سیکل معیوب همچنان ادامه می‌یابد، آنجا که بزرگترین عرصه سبز شهر یعنی باغستان سنتی بازیچه تصمیم‌گیری‌های غیر تخصصی و غیر حرفه‌ای و غیر اجتماعی می‌گردند و این سرمایه سبز تاریخی، روز به روز در شرایط دشوارتر قرار می‌گیرد، ما شهروندان تنها نظاره‌گر نخواهیم بود و هر کدام به پرداختن سهم خود، روشنگری و مطالبه‌گری بر اساس منفعت عامه مردم، حیات شهر و سهم نسل‌های آینده از میراث و سرمایه‌های مختلف شهر و استان حواهیم پرداخت و اینجاست که اهیمت مفهوم شهروندی بیش از پیش روشن می‌گردد…. ادامه دارد