×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

تازه ها

امروز : یکشنبه, ۲۷ آبان , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Sunday, 17 November , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
پیرمردی که در ذهن و قلب ما جوانه زد/بعضی آدم‌ها تاریخ زنده و شفاهی شهرند

به گزارش کافه خبر قزوین،حسین آذربایجانی پژوهشگر و فعال فرهنگی و اجتماعی استان قزوین در یادداشتی که در اختیار کافه خبر قزوین قرار داده است می نویسد: مگر چند نفر در قزوین این سال‌ها به اندازه غلامرضا شهردوست و عمو حسن زرافشان کتاب به دست ما دادند که امروز از آنان ننویسیم؟ بعضی آدم‌ها تاریخ زنده و شفاهی شهرند، حتی اگر جسم‌شان دیگر میان ما نباشد.

آدم‌هایی که نقطه پرگار شدند و سالیان سال من و امثال من گردشان گشتیم و از دانش و بینش آنان آموختیم، مثل عموحسن که چشم و چراغ ما بود و در علم کوه جاودانه شد … یا مثل پیرمرد همیشه در حال مطالعه کتابفروشی اندیشه با گنجینه‌ اسرارآمیزش که هویت آن بلوار سرسبز بود و امید آخر نسل ما برای پیدا کردن کتاب‌های نایاب!

مهربان بود و پر از روایت و خاطره از سفرهایش، تجربه‌هایش، خوانده‌هایش، دیده‌ها و شنیده‌هایش آنگونه که وقتی لابلای آن همه کتاب پیش او می‌نشستیم، زمان بی‌معنا می‌شد و به سرعت برق می‌گذشت.

از دیدن کتاب‌خوانی‌مان لذت می‌برد و تشویق می‌کرد برای بیشتر خواندن؛ گاهی با زبان پدرانه و گاهی با کتاب‌هایی که هدیه می‌داد و با آن لبخند دوست‌داشتنی می‌گفت: «اینم ببر بخون، به دردت می‌خوره! مهمون من!» سال اول دانشجویی‌ام برایم کتاب‌های مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴ جورج اورول را گیر آورد، افست بدون سانسور از چاپ سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی! بعدترها «انسان‌تک‌ساحتی» هربرت مارکوزه را یا «کلنل» محمود دولت‌آبادی و… ورزش و کتاب و سفر سه‌گانه عشق او بود و با دانش وسیع و عمیقی که از کتاب‌ها داشت در آن دوران ماقبل اینترنت و پیشاگوگل! قطب‌نمای ما شد و عاشق‌ترمان کرد برای خواندن و سفر کردن… اگر روزی کتابخانه‌ای بنا نهادم، نام نامی او و عموحسن را بر آن خواهم گذاشت که در ذهن و قلب ما همیشه زنده‌اند.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.