به گزارش کافه خبر قزوین؛ زهرا قنبری خبرنگار کافه خبر قزوین در یادداشتی می نویسد: قزوین شهری با تاریخ و فرهنگ غنی و قدمت چند صد ساله از روزها در دوربین بلاگرها به تصویر کشیده شده است، اما آیا این محتوا و تصاویر پاسدار اصالت قزوین هستند یا غرق در موج محتوای سطحی و لودگی برای جذب فالوور و کاسبی از آن؟ این گزارش نگاهی ساده به تلاش‌های بلاگرهای قزوین برای روایت فرهنگ شهر است.

این روزها با رشد شبکه‌های اجتماعی، بلاگرهای قزوینی هم نقش پررنگی در معرفی شهرشان پیدا کردند. اما سؤال اینجاست که آیا آن‌ها توانسته‌اند فرهنگ واقعی قزوین را نشان بدهند یا بیشتر دنبال ظاهر و محتواهای سطحی هستند؟ قزوین شهری با تاریخ و فرهنگ غنی است؛ از معماری قدیمی گرفته تا غذاها و آیین‌های سنتی. با این حال، وقتی صفحات محبوب قزوینی را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم اکثر بلاگرها به جای معرفی فرهنگ و زندگی محلی، بیشتر دنبال ترندها، جلب فالوور و تبلیغات هستند.

برخی بلاگرها مانند عمه بتول و قزوین تایمز…در اینستا گرام با محتوا نامناسب با فرهنگ قزوین مثل شوخی های توهین آمیز درباره لهجه یا آداب محلی نه تنها با اصالت شهر احترام نمی‌گذارد بلکه با لودگی و مسخره بازی برای جلب فالوور چهره ای نادرست از قزوین نشان می‌دهند.

که نه‌تنها ارتباطی با فرهنگ قزوین ندارند بلکه بیشتر به جذب فالوور و کسب درآمد از این طریق می‌پردازند. این رویکرد نه‌تنها پیامد مثبتی برای ارتقای فرهنگ قزوین ندارد بلکه می‌تواند آن را تحت تأثیر قرار دهد و به نوعی اصالت فرهنگی شهر را در معرض خطر قرار دهد.

با این حال، بعضی بلاگرها هم تلاش می‌کنند با محتوای ساده و واقعی، فرهنگ شهرشان را نشان دهند؛ مثل معرفی غذاهای سنتی، بازارها و اصطلاحات محلی. این بلاگرهای کم‌شمار، با روش خود توانسته‌اند حس واقعی قزوین را به مخاطبان نشان دهند.

در کل، هنوز خیلی از بلاگرهای قزوینی فاصله زیادی با نمایش درست فرهنگ شهر خود دارند. اگر می‌خواهیم قزوین در فضای مجازی همان‌قدر اصیل دیده شود که در واقعیت هست، بلاگرها باید بین جذابیت و نشان دادن فرهنگ واقعی تعادل برقرار کنند. این کار می‌تواند آن‌ها را به نمایندگان واقعی فرهنگ قزوین تبدیل کند و از افت کیفیت محتوای خود جلوگیری کنند‌.

هرچه پوچ‌تر، پولدار‌تر، هرچه بی‌بندوبار‌تر مشهورتر!!!

از سوی دیگر،خرید‌کن، بخر، بپوش، بخور و عکس بگیر و منتشر کن. اگر محتوای صفحه بلاگرنماها را بررسی کنید، آن‌ها یا در حال خرید هستند. یا در حال خوردن و عکس گرفتن با لباس‌های تازه‌شان و در بهترین حالت آدرس رستوران و مزون لباسی را که بابتش حسابی پول گرفته‌اند را به شما بگویند. سفیران مصرفگرایی که مخاطبانشان شریک حسرت بریزو بپاش‌هایشان می‌ شوند همچنین باید تاکید کرد که هرچه پوچ‌تر، پولدار‌تر، هرچه بی‌بندوبار‌تر مشهورتر. این قصه کوتاه و پردرد بلاگرنماهای ایرانی‌است. حداقل تولید محتوا با دم‌دستی‌ترین چیزها وقتی به اندازه کافی پول در جیب بلاگر می‌ریزد چرا این کار را انجام ندهد؟ وقتی با پوچی و بدون هیچ کار مفید می‌شود پولدار شد چرا باید زحمت کشید و به کار سختی مشغول شد که حتی عایده‌اش یک دهم این پول نداشته باشد.