×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

تازه ها

امروز : پنج شنبه, ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Thursday, 6 March , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 2 خبر
مدیریت رسانه اتاق بازرگانی قزوین توسط خانه مطبوعات خلاف است

به گزارش کافه خبر قزوین؛ سید عبدالعظیم موسوی مدیرمسوول روزنامه ولایت در سرمقاله روز چهارشنبه با عنوان «خانه ای که امید ماست» به ماجرای حواشی اخیر خانه مطبوعات استان قزوین و گلایه مندی خبرنگاران پرداخت:

متاسفانه هشدار اینجانب در قالب یک جمله کوتاه که «خانه را خرج اتاق نکنیم» باعث شد افرادی حملات بعضا نابجا به خانه مطبوعات داشته باشند و برخی دست‌اندرکاران خانه هم به بهانه پاسخ به آنان دچار اقداماتی نوعا کم‌مایه و نابرازنده شوند!

واقعیت این است که مدیریت رسانه‌ای نهادی مثل اتاق بازرگانی که نهادی مستقل و غیردولتی است؛ باید با خودش باشد و نه با خانه مطبوعاتی که خانه همه خبرنگاران است.

مدیریت یک سازمان غیردولتی و حتی دولتی همانگونه که مدیر کل محترم فرهنگ و ارشاد به حق فرمودند، با خود آن سازمان است.

آن سازمان شاید بخواهد فقط با پنج یا شش رسانه کار کند، خودش می‌داند. اما این مانعی برای آزادی قانونی خبرنگار و رسانه‌ها نمی‌شود.

خبرنگاران آزادند اخبار و تحلیل‌های موافق یا مخالف را در مورد یک سازمان دولتی یا غیردولتی بنویسند، اما سازمان حق دارد اعلام کند که فقط چهار یا پنج خبرنگار را می‌تواند پذیرا باشد،  اما اِعمال این مدیریت توسط خانه مطبوعات، خلاف جایگاه و ظرفیت‌های قانونی خانه مطبوعات است.

خانه مطبوعات باید موجد زمینه برای حضور همه خبرنگاران باشد و سازمان مزبور اگر نتوانست پاسخگوی همه باشد، به اندازه ظرفیتش می‌پذیرد.

اما داستان اصلی را همه می‌دانیم. این دعواها برای حضور در مراسم اهدا خون یا زیر پل خوابی معتادین یا مشکلات فرهنگی و اخلاقی بعضی بخش‌های منفصل شهری نمی‌شود. دعوا سر رپرتاژ است و کارت هدیه که این قلم مُرد و زنده شد تا این یک جمله را به زبان آورد.

خانه مطبوعات به جای پاسخگویی و اشاره غیرمرتبط خبرنگارنماها را پایش کند

خانه مطبوعات باید به جای پاسخگویی و اشاره غیرمرتبط به اساسنامه خانه، با همکاری با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به پایش خبرنگار از خبرنگارنما که موجب ابتذال رسانه‌‌ای شده است، تلاش کند و خیل خبرنگارنمایان بی‌رسانه و بی‌اثر را از جامعه زحمتکش خبرنگاران حقیقی جدا کند و پروژه‌‌بگیران و خلاصه‌کنندگان رسانه در رپرتاژ را از ساحت مقدس روزنامه‌نگاری فاخر دور کنند.

همچنین به نمایندگی‌های روزنامه‌هایی که لااقل در استان قزوین یک نسخه هم منتشر نمی‌کنند، اعلامیه تعطیل بزند  تا این بیماری از بدن روزنامه‌نگاری این دیار رخت بربندد که این با نزدیکی و همکاری خانه با ارشاد ممکن است و با دوری از سازمان‌هایی که شائبه گرایش به ثروت و قدرت را دامن می‌زنند.

در همین سرمقاله نیز در خصوص حکم مشاوره رییس اتاق بازرگانی برای خانه مطبوعات نیز آمده است «در حاشیه تحرکات خوبی که تیم جدید خانه مطبوعات داشت و دارد؛ اتفاقاتی افتاد که هم نمی‌شود به آن بی‌اعتنا بود و هم نباید این وقایع کوچک سایه بر عملکرد مثبت خانه می‌انداخت.

خانه مطبوعات پس از چند سالی که کلا در اغماء بود؛ حیاتی تازه پیدا کرد. نه تنها رئیس خانه بلکه همه اعضاء هیات مدیره با انگیزه‌ای مثال زدنی خانه را در این چند ماه اولا مرکز توجه و خبر کردند و ثانیا اقداماتی مثل خانه‌دار کردن خانه و قرارداد با اوقاف جهت خانه‌دار کردن خبرنگاران و از همه مهم‌تر جشنواره فاخر مطبوعات که در تاریخ هشتم اسفندماه ۱۴۰۳ پس از سال‌ها فراموشی اتفاق افتاد؛ از جمله اقدامات مثبت و قابل ذکر و قابل تقدیر خانه بوده است.

در عین حال به لحاظ حکم مشاورتی رئیس اتاق بازرگانی برای رئیس خانه مطبوعات، زمینه بعضی اشکالات پیش آمد که البته برخی تنگ‌نظری‌ها به آن دامن زد.

رسانه یک مقوله فرهنگی است. مثل هنر که تفاوت‌های ماهوی با مقولات سیاسی و اقتصادی دارد.

در کار فرهنگی بدون تعارف، پول و لااقل رشد اقتصادی هدف اصیل نیست. کسی که در کار هنر و فرهنگ و رسانه است؛ یا این حقیقت را می‌پذیرد و کریمانه از کنار آن می‌گذرد. و با آن کنار می‌آید. یا به اشکال مختلف و انحاء متفاوت می‌خواهد هم احترام فرهنگ و هنر و رسانه را داشته باشد و هم موقعیت سیاسی و اقتصادی پیدا ‌کند.

این تعارض و پارادوکس موجد یک فساد اخلاقی و اقتصادی روشن است که هنر و هنرمند و روزنامه‌نگار و اهل فرهنگ را با خودش می‌کشاند. مقصد این گمراهی دو رو دارد. روی اول آن ابتذال فرهنگی است. یعنی هنرمند و اهل فرهنگ مولفه‌‌های اخلاقی و معنوی و فرهنگی شغل مورد احترامش را به نفع سیاست و اقتصاد زیر پا می‌گذارد.

مثل اکثر مقولات رسانه‌ای و فرهنگی لیبرالیسم غربی که در سینمای هالیوودی متجلی است و هماهنگی تیترهای خبری رسانه‌ای دنیا با بمب‌هایی که بر سر مردم مظلوم دنیا و اخیرا غزه ریخته ‌شد.

مقصد دوم؛ تجاری شدن فرهنگ و هنر است. که اگرچه قابل تحمل‌تر است چون اخلاق و معنویت را زیر پا نمی گذارد؛ اما فرهنگ را تماما در خدمت سیاست و اقتصاد قرار می‌دهد.

مثلا امر به معروف و نهی از منکر که یک مقوله کاملا فرهنگی است؛ وقتی ابزار سیاست و ثروت است؛ کارش به ابتذال کشیده می‌شود. یعنی یک مقوله فرهنگی که باید سیاست و ثروت را به راه انسانیت و اخلاق و معنویت هدایت کند؛ خودش می‌شود ابزار سیاست و ثروت.

اینکه یک هنرمند یا روزنامه‌نگار مورد احترام مردم، مشاور مقام دولتی یا بازرگانی بشود؛ اشکالی ندارد. اما قدرت روحی و معنوی فراوانی می‌خواهد تا هنر و موقعیت اجتماعی‌اش را خرج مقاصد حتی صحیح بازرگانی و اقتصادی نکند. از آن بدتر اینکه موقعیت سازمانی و ساختاری فرهنگی و هنری‌اش را با خودش در اختیار مرکزی قرار ندهد که با شخص او قرارداد مشاورت دارد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.