سالها پیش زندگی مجردی ویژه جوانانی بود که زندگی دانشجویی داشتند و به خاطر ادامه تحصیل در شهرهای مختلف مجبور ميشدند خانه ای گرفته و به صورت مجردی زندگی کنند اما حالا دیگر خانوادهها خواسته یا ناخواسته شرایط زندگی مجردی فرزندان خود را فراهم ميکنند و این مسئله این روزها ناهنجاری محسوب نمی شود.
همسر کاوه کارمند است وقتی که از سر کار باز می گردد به اندازه ای خسته است که کمتر با فرزندانش مشغول به بازی می شود چه برسد به اینکه جویای احوال او در زندگی روزمره اش شود از اینرو وقتی مادرش فوت می کند او بی علاقه به آینده تنها تر ازهمیشه به زندگی مشترکش ادامه می دهد.
مریم زنی است که طعم تلخ خیانت را چشیده است وی، بخاطر همین علت سال گذشته از همسرش جدا شده است، او می گوید 14 سال با همسرش زندگی می کرده و کاملا از زندگی اش راضی بوده است.