از اندک نویسندگانی است که تقریبا همه دنیا حداقل نامش را شنیدهاند و داستانهایش بیشتر از هر نویسنده دیگری - جز آگاتا کریستی - به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
پیرنیا گفته بود: «خواهرم شبی در خواب دید که پدرم - که آن زمان هنوز صدراعظم نبود - به خانه آمده و تاجی در دست دارد، گفت: «این تاج محمدعلیمیرزاست. باید الساعه بروم و بر سر او بگذارم.» تاج را روی یکی از طاقچههای خانه گذاشت و رفت تا رسمیترین و بهترین لباسش را بپوشد. خواهرم به تاج نزدیک شد و دید از برف ساخته شده است و از پدرم پرسید: «این تاج از برف است؟» و پدرم پاسخ داد: «برای مدتی که او بر تخت میماند، کافی است.»
قیمت بالای مواد غذایی در کشور شرایط را برای همه سخت میکند. اگرچه که این سختی برای همه یکسان نیست اما آن چه در نهایت گریبان دولت را میگیرد، افزایش چتر حمایتی از طبقات فرودست است.
در بهترین فیلم کیمیایی «گوزنها» به خوبی میتوان لحظههای احساسی سینمایی را دید، یعنی تحقق بخشیدن و واقعی کردن تم و محتوای داستان در قالب «سینمای خود کیمیایی»، به عبارت دیگر به کار گرفتن تکنیکی که نهتنها تماشاگر را وامیدارد آن چه را روی پرده در هر لحظه میگذرد «ببیند»، بلکه کاری میکند که جلوه و تجسم واقعی آن لحظه خاص را در همان لحظه تجربه و احساس کند.
نسل بازیگران عوض شده و ارجمند دیگر مثل سابق ستاره نیست. «یاور» در اندازههای بازیگر درخشان «ناخدا خورشید» نیست، این را حتما داریوش ارجمند هم میداند.
نوروز نماد پیروزی نیکی بر بدی است. تعادل بهاری است، کنار گذاشتن کینهها و پاس داشتن دوستیها و خویشیها است، پرورنده صلح و آشتی است. نوروز خانهتکانی و دور کردن پلشتی و آلودگی از آشیانه و از خویشتن است. نوروز زمان تازگی و شادی و لبخند است.
«در همین عملیات بدر بود که یادم داد چطور به دل آتش بزنم. هر دو سوار موتور بودیم. من جلو و او عقب. آتش آن قدر وحشی بود که در یک لحظه به مهدی گفتم الان است که نور بالا بزنیم. توقف کردم تا جهت آتش را تشخیص بدهم و کمی هم از ... که مهدی گفت: «نایست، برو، سریع»
پرسش این است در حالی که بیماری در اوج شیوع خود است و بنا به دادههای رسمی روزانه بیش از ۴۵۰ نفر فوت میکنند و بنا به آمار واقعی احتمالا این رقم تا ۱۴۰۰ نفر میرسد، چرا مردم اینچنین بیمحابا و غیر محتاط عمل میکنند؟