- نویسنده : ناهید هدایتی
- 11 اکتبر 2025
- کد خبر 15696
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /

به گزارش کافه خبر قزوین؛ زهرا قنبری خبرنگار کافه خبر قزوین در یادداشتی نوشت: اواخر دهه ۸۰ بود که سریالهایی مانند قلب یخی و قهوه تلخ به صورت دیویدی و هفتگی پخش شد و موفقیت این سریالها باعث شد کارگردانهایی که مدتها برای تلویزیون کار کرده بودند، سراغ این عرصه بروند.
با ساخت سریال شهرزاد و موفقیت آن، این شکل سریالسازی وارد مرحله جدیدی شد و به مرور در دهه ۹۰ توزیع دیویدی جای خود را به پلتفرمهای اینترنتی داد که در آن مخاطبان میتوانستند با خرید اشتراک این پلتفرمها بیننده سریالها و برنامههای مختلف باشند؛ این بستر ظرفیتهای فراوانی از جمله ظرفیت اقتصادی را نیز پدید آورد؛ با توجه به همین موضوع محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت پیش از این عنوان کرده بود: «شبکه نمایش خانگی به عنوان یک ظرفیت و فرصت بهشمار میرود، همچنین شبکه نمایش خانگی در تقویت بخش مهمی از اقتصاد فرهنگ و هنر نقشآفرینی میکند و به همین خاطر باید حمایت شود.»
یکی از مخاطبان این سریالها به کافه خبر می گوید: فیلمسازان ما تصور میکنند با ساخت کاراکترهای سیگاری در امثال سریال گناه فرشته دست به شخصیتپردازیهای جذاب و عمیقی زدهاند، اما علاوه بر اینکه در این هدف ضعیف عمل کردهاند، به تبلیغ سیگار کشیدن توجه نمیکنند و تأثیر منفی که بر فرهنگ و سلامتی افراد جامعه میگذارند که میتواند برای زنان یک کشور پیامد منفی داشته باشد.
در چند سال اخیر، شبکههای نمایش خانگی به یکی از پرمخاطبترین رسانهها در ایران تبدیل شدهاند. این فضا فرصتهای تازهای برای تولید آثار نوآورانه و جسورانه و خلاقانه و آموزنده فراهم کرده و مخاطبان، بهویژه نسل نوجوان و جوان، با دسترسی آسان به محتواهای متنوع، انتظار تجربههای متفاوتی را از نمایش خانگی دارند. سریالها میتوانند نقش مهمی در فرهنگسازی و شکلدهی ارزشهای اجتماعی ایفا کنند و بستری برای گفتوگوهای فرهنگی و اجتماعی ایجاد کنند.
با این حال، تولید محتوا مسئولیتهایی هم به همراه دارد. وقتی خلاقیت و جسارت بدون رعایت اصول اخلاقی و قانونی اعمال شود، پیامدهای منفی آن میتواند سریعاً در جامعه بازتاب شدیدی پیدا کند و جایگاه هنر و فرهنگ را تحت تأثیر قرار دهد. حالا در کنار این فرصتها، چالشهای جدی نیز شکل گرفتهاند؛ برخی سریالها بهجای تقویت فرهنگ و اخلاق، پا را فراتر نهاده و مرزهای قانونی و فرهنگی را به چالش کشیدهاند.
سریالهای تازهی نمایش خانگی بیش از آنکه برای قصه و کیفیتشان شناخته شوند، با حاشیهها و رفتارهای خارج از قانون و چهارچوب خبرساز شدهاند. نمایشهای اغراقآمیز، پوششهای نامتعارف و گفتوگوهای تند، این روزها بهجای پیام اخلاقی، تصویری نگرانکننده از وضعیت هنر تصویری ایران ساختهاند.
لاکچریگرایی و دعوت به تجمل، ترویج روابط آزاد و خارج از ازدواج، شکستن چارچوب خانواده، خیانت، جای خالی دین و افراد متدین آن هم در جامعه دینی، سیاهنمایی، تحقیر و تضعیف جامعه، خشونت و افراطیگری، کاربرد کلمات مذموم و نمایشی از مشکلات ازدواج و فرزندآوری، استفاده بیمحابا از مواد مخدر و عادیانگاری سیگار کشیدن بانوان، موسیقی و رقص از دیگر ویژگیهای سریالهای نمایش خانگی در تقابل با فرهنگ اصیل دینی و ملی است.
منتقدان فرهنگی پیش از این هشدار داده بودند
آثاری چون سووشون، تاسیان و نمونههایی مشابه، هرچند در ظاهر با شعار نوآوری و جسارت وارد میدان عمل شدند، اما در عمل، مرز میان خلاقیت و خط قرمز را کمرنگتر کردند. منتقدان فرهنگی هشدار میدهند که این روند، اگر مهار نشود، ممکن است چهرهی هنر ایرانی را از اصالت و هویت خود تهی کند و زیر سؤال ببرد.
در یکی از سکانسهای اخیرسریالها ذکر شده، صحنهای از مهمانی شبانه با پوششها و رفتارهایی نامتعارف در فضای عمومی فیلمبرداری شد؛ صحنهای که نهتنها با فرهنگ ایرانی بیگانه بود، واکنشهای زیادی را در میان منتقدان و حتی برخی بازیگران برانگیخت.
فرهنگ غربی یا همان فرهنگ برهنگی، زن را به ابزار جنسی و کالای تبلیغاتی مبدل کرده است؛ فرهنگی که مدلینگ و فشن را در راستای همین نگرش به وجود آورد و حال در سریالهای شبکه نمایش خانگی از زنان دقیقاً در همین راستا بهرهبرداری میکند.
این بهرهبرداری در سریال «رهایم کن» حد را گذشته و خیلی صریح همانند سریالهای مبتذل ترکیهای به روابط آزاد و خارج از عرف زن و مرد میپردازد و به دنبال عادی انگاری بیعفتی در فضای جامعه است تا با قبح شکنی رفتارهای ساختارشکن به خیال خود به آزادی برسد؛ آزادیای که مدعیان زن، زندگی، آزادی به دنبالش هستند، اما زن غربی از آن گریزان و مستأصل است.
نظارت و قانون میتواند میتواند نجات بخش سریالهای نمایش خانگی باشد
اکنون انتظار میرود نهادهای مربوطه، بهجای سکوت، رویکردی روشن و متفکرانه در پیش گیرند تا نمایش خانگی بار دیگر به جایگاهی برای رشد فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی بازگردد، نه میدان رقابتی برای عبور از خطوط قرمز.و در اخر آیا جسارت هنری بدون مرز هنوز میتواند نام هنر را به خود گیرد؟
اگر متولیان امر دنبال آن هستند که این سبد فرهنگی که اوقات فراغت مردم را شکل داده، جذاب باشد، باید از ارتقای محتوای آنها حمایت کنند، چرا که شبکه نمایش خانگی و حوزه صوت و تصویر فراگیر بعد از ورود به ایران به دلیل نو بودن دچار نابسامانیهایی شده است و این حوزه تنها با قانونمند شدن و نظارت دقیق به سامان خواهد رسید.