«بهرغم تلخکامیها، ما حق داریم که به کشور خود بنازیم. کمر ما در زیر بار تاریخ خم شده است ولی همین تاریخ به ما نیرو میدهد و ما را بازمیدارد که از پای درافتیم. کسانی که در زندگی خویش رنج نکشیدهاند سزاوار سعادت نیستند. تراژدی همواره در شأن سرنوشتهای بزرگ بوده است. ملتها نیز چنیناند. آنچه ملتی را آبدیده و پخته و شایسته احترام میکند، تنها فیروزیها و گردنفرازیهای او نیست، مصیبتها و نامرادیهای او نیز هست.»
«ایران از پای نمیاُفتد، میتپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمیخیزد»؛ این نوشتهای از زندهیاد محمدعلی اسلامی ندوشن است که این روزها به اشتباه با نام محمدرضا شفیعی کدکنی دستبهدست میشود.