×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

تازه ها

امروز : پنج شنبه, ۲۹ آذر , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Thursday, 19 December , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
هنر قزوین به لطف اوست که زنده است/داستانهایش طعم و بوی سینما می دهد

به گزارش کافه خبر قزوین،متولد ۶ اسفند ۱۳۴۲ در شهر خواف و در سال ۵۳ به شهر قزوین آمده است،وی معتقد است دو زادگاه دارد؛ یکی خواف در استان خراسان رضوی که در آن به دنیا آمده؛ و دیگری قزوین که در آن شخصیت فرهنگی و هنریش شکل گرفته‌است.

چهره‌ی هنری شاخص و اثر گذار شهر قزوین است.وی فیلمساز،نویسنده و مدرس سینما است به همین جهت شاگردانش او را استاد خطاب می‌کنند چرا که نسل‌های متعدد سینمای جوان قزوین شاگرد او بوده‌اند و از وی، هنر آموخته اند،ارادتی که شاگردان ایشان به او دارند را می توان در زمانی هایی که او حضور ندارند،از کلمه کلمه شاگردانش که با چه شوقی از وی،صحبت می کنند، مشاهده و لمس کرد .

این هنرمند شاخص قزوین، خودش را سالهاست وقف هنر این شهر کرده است و از هر فرصتی برای مطرح کردن قزوین و هنرمندانش استفاده می‌کند.

وی چراغ جلسات “داستان” و “نقد فیلم” و “اهمیت دادن به هنر” را سالهاست روشن نگه داشته است و بسیار بسیار متواضع تر آز آن است که متصور می شود.

داستان نویسی را از چه زمانی شروع کردید ؟

اولین داستانی که نوشتم کلاس چهارم ابتدایی بودم ،داستان داستان که نه چیزی شبیه داستان ، رادیو مسابقه ای گذاشته بود تا شنوندگانش داستانی برای اجرا در رادیو بنویسند . من هم که آن سالها مشتری پر و پاقرصش بودم نوشتم و فرستادم و در لیست ده داستان انتخاب شده بودم . در دوره دبیرستان این نوشتن برایم جدی تر شد.

منظورم حوالی سالهای ۵۷ و ۵۸ است . چیزهایی می نوشتم و برای بعضی از همکلاسی هام می خواندم . بیشتر تحت تاثیر داستان های پلیسی بودم . البته بخاطر شرایط آن روزگار سیاست و طنز هم چاشنی آن بود. اما از اواسط دهه شصت بیشتر به نوشتن داستان گرایش پیدا کردم. خصوصا وقتی دیپلم گرفتم و به سربازی رفتم.

از چه سالی به چاپ آثار رسیدید و چه کتاب هایی منتشر کرده اید؟

 از همان دهه شصت داستان هایم هم در هفته نامه ولایت قزوین ، مجلات اطلاعات هفتگی ، جوانان ، زن روز “، فیلم و… چاپ می شد  اما اولین کتابم سال هشتاد و دو به مرحله انتشار رسید. اسمش “روایت دوم “بود که توسط انتشارات ققنوس منتشر شد. بعد هم که کتاب های درسهایی در باره فیلمنامه نویسی ، با خیال ها و بی خیال ها ، لیلی و مجنون را چاپ کردم.

صد البته مجموعه های یک عمر باعزت ، باد او را نخواهد برد ، هند کشور رنگها ، سبز سرخ ، برگزیده داستانهای کوتاه استان قزوین ،با کوله بار بابا و آخرین سه شنبه هم هست که من یکی از نویسندگانش هستم . گذشته از این ،  سالهای اخیر در مجله کرگدن ، روزنامه های اعتماد ، ایران ، شرق و… داستان  و مطالب سینمایی و هنری چاپ کرده ام.

کار تازه ای هم در دست  انتشار یا نگارش دارید ؟

خوشبختانه هنوز می نویسم و امیدوارم بزودی رمان های “وقتی مردگان برگردند” و ” زنهای زندگی پدرم” را به سامان برسانم.

در داستان نویسی به کدام نویسنده بیشتر علاقمند هستید ؟

چه سوال سختی ! مثل سوالی می ماند که سالها پیش یک نفر از من پرسید . اگر تو را به جایی دور از دسترس تبعید کنند و فقط اجازه داشته باشی ده کتاب ببری کدام کتاب ها را می بری . راستش را بخواهی به نتیجه نرسیدم خوشبختانه در روزگاری بدنیا آمدم که قبل از من کتاب های خوب بسیاری چاپ شده است . این لیست بلند بالا است . اما برای اینکه بی جواب نگذارمتان بگویم در دوره نوجوانی طرفدار داستان های پلیسی پرویز قاضی سعید و داستان های عامه پسند امیر عشیری ،ارونقی کرمانی ، کموچهر مطیعی و ر اعتمادی بودم.

بعد هم با خواندن مجموعه داستان های صمد بهرنگی بهجلال آل احمد ، سیمین دانشور ، علی اشرف درویشیان ، محمود دولت آبادی ، احمد محمود ، غلامحسین ساعدی ، رومن رولان ، داستایوسکی ، شولوخوف و … رسیدم . وقتی داستان نویسی برایم جدی تر شد با آثار ارنست همینگ وی ، فاکنر ، مارکز ،  مارسل پروست ، سلینجر ، کارور و… آشنا شدم . حالا هم که این لیست کاملتر شده . لیستی که در آن نویسندگان نسل سوم پر رنگترند . منظورم عباس معروفی ، شهریار مندی پور و…. است.

توصیه شما به افرادی که می خواهند کار داستان نویسی را آغاز کنند چیست ؟

بنویسند ، بخوانند ، به اجتماع سرک بکشند و چشم و نگاه تیزی داشته باشند ، عاشق شوند ، بنویسند ، بخوانند ، به پیرامونشان دقت کنند ، شکیبایی داشته باشند ، بخوانند و بخوانند و بخوانند.

داستان نویسان نوپا را در استان چطور می بینید ؟

با عینک خوشبینی . نه بخاطر اینکه ذاتا آدم خوشبینی هستم . بلکه بخاطر شناختی که از توانایی بعضی هاشان دارم . اگر اتفاق غیر قابل پیش بینی مث کرونا نیفتد آینده داستان نویسی قزوین خوب و خوب تر خواهد شد.

از آنجایی که فیلمساز هم هستید ، آیا نوشته هاتان بوی سینما نمی دهد ؟

فکر میکنم طعم و بو را با هم دارد . یادش گرامی و جایگاهش رفیع تر باد هوشنگ گلشیری بزرگ، که سهم زیادی در بالندگی ادبیات داستانی مدرن ایران داشت، او هم همین را گفت.  با محمد حسینی رفته بودیم پیشش . شنیده بودم رک و صریح است . همینطور هم بود . شرح این دیدار را در داستان مثل همیشه که در مجموعه روایت دوم چاپ شده آورده ام . خوشبختانه از داستان من بدش نیامد و گفت سینمایی و تصویری می نویسم . بعد هم اجازه داد در جلسات داستان  کارنامه شرکت کنم . جلساتی که بخاطر حضور گلشیری بی نظیر بود.

با توجه به بحران کرونا وضعیت هنر را در استان چگونه می بینید ؟

امان از این کرونا که هنر را درونی و هنرمندان را خانه نشین کرد . البته این درونی شدن و خانه نشینی جهانی است ( بالخره یک چیز مشترک در جهان پیدا شد) اثراتش هم بعدا پیدا می شود . به گمانم نتواند خلق آثار هنری را بدتر کند اما حال و روز اقتصادی هنرمندان را مثل خیلی از اقشار بدتر کرده . خصوصا آنها که ازراه  هنر نان می خورند و منبع درآمد دیگری ندارد.

چند وقت پیش در دیداری که با جناب اسماعیلی مدیر پرتلاش و هنرمند دوست قزوین داشتم به ایشان گفتم مسئولین باید بیشتر هوای جیب هنرمندانی این چنین را داشته باشند . هنرمند جماعت در شرایط عادی هم صورتش را  با سیلی سرخ نگه می دارد، حالا که کرونا و تحریم، بی تدبیری و رفتار ناجوانمردانه سیاست مدارانی که در دور قبل ریاست جمهموری رای نیاوردند اوضاع اقتصادی را بد و بدتر کرده است.

راهکار شما چیست ؟

می تواند توان دولت خیلی اجازه کمک به هنرمندان را ندهد ولیکن همه جای دنیا پولداران اهل فرهنگی هم هستند که همیشه حامی هنرمندان بوده اند . خصوصا در ممالک اروپایی . البته قصدشان مال خود کردن هنرمندان نبوده است.بر همین اساس بخش خصوصی و کسانی که تورم نه تنها کمرشان را نشکسته بلکه پولدار ترشان کرده باید از اهالی هنر حمایت بیشتری کنند.

البته بی آنکه کرامتشان را زیر سوال ببرند …. دولت هم راهی دارد به غیر از تسهیلاتی که در نظر گرفته یارانه هایی بدهد که به گاهی اوقات به هیات های مذهبی و…. می دهد.

آیا در دوران کرونا و پسا کرونا از سوی اداره فرهنگ و ارشاد و سازمان های متولی تسهیلاتی برای این قشر دیده شده است یا خیر؟ نظرتان چیست ؟

در پاسخ سوال قبلی تان گفتم که دولت با توجه به شرایطی که رقبای داخلی و خارجی درست کرده و بعضی بی تدبیری های آدم های ناکارآمد داخل قوه مجریه تشدیدش کرده توان مالی چندانی ندارد . اما خدا وکیلی زورشان را می زنند تا به ضرب تسهیلات و … وضع هنرمندان را بهتر کنند.

همانطور که گفتم مدیر کل ارشاد هم آدم دلسوز و پرتلاشی است . دلش هم می خواهد وضع معیشتی هنرمندان بهتر شود . ریس حوزه هنری هم همینطور . سازمان فرهنگی شهرداری هم همینطور . اما به قول شخصیت فیلم ناخدا خورشید ساخته درخشان نار تقوایی هیچ کجای دنیای قانونی نیست که آدم ها را گرسنه بخواد اما دنیا پر آدم گرسنه است . دلیلش هم معلوم نیست . البته نقل به مضمون کردم . اصل دیالوگ را می خواهید فیلم را ببینید . ضمنا من فکر می کنم پیچ خطرناک اصلی بعد از گم و گور شدن کرونا است . فکر می کنم باید حضرت یوسفی پیدا شود و برنامه مدبرانه برای آن دوره مشخص کند.

به گزارش کافه خبر قزوین،استاد حسن لطفی کسی است که چه بنویسد و چه ننویسد،فیلمی بسازد و یا نسازد به هر جهت سرمایه فرهنگی بزرگ استان قزوین است که هنرمندان بسیار بزرگی را پرورش داده است ومسئولین قزوین می بایست تمام قد در برابر او بایستند و توجهات ویژه و حمایتهای خود را در مدار توجه وی، قرار دهند چرا که زنده نگهداشتن هنر داستان نویسی و فیلمسازی آن هم در شهر کوچکی همچون قزوین کار آسانی نیست که وی از پس آن بر آمده است در نتیجه او، شایسته قدرشناسی بزرگی است، راستی مسئولان فرهنگی و متولی قدرشناسی از سرمایه فرهنگی استان مبادا فراموشتان شود.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.